آرزوهای سوخته
احساس میکردم بدبخترین فرد روی زمینم. خانواده فقیری بودیم و من دوست داشتم خیلی چیزها داشته باشم. دیگه داشتم کم میآوردم؛ پدرم یکسره غرولند میکرد. فکر میکردم مادرم نسبت به من بیتفاوت شده است.
احساس میکردم بدبخترین فرد روی زمینم. خانواده فقیری بودیم و من دوست داشتم خیلی چیزها داشته باشم. دیگه داشتم کم میآوردم؛ پدرم یکسره غرولند میکرد. فکر میکردم مادرم نسبت به من بیتفاوت شده است.
در هفتمین بخش این ستون میزبان پرستاری بازنشسته هستیم. خانم پروین رضایی روشن اصالتی بابلی دارد، ازدواج با یک کاشمر باعث شد که بخش اعظمی از زندگیاش را بعد از دوران دانشجویی در کاشمر بگذراند.
22 نفرند تعداد حاضران در این کارگاه آموزشی مربوط به خبرنگاری. از مقطع ابتدایی تا دبیرستان هستند. قرار است قریب دو ساعت در خدمتشان باشم. در حین صحبت متوجه چند نکته میشوم. همه موبایل دارند.
خدا شهید رضا حیدری را رحمت کند. سال 1360 تاکید فراوانی بر تشکیل گروه سرود داشت. با جمعی از دوستان مدرسه راهنمای شهید باقری هر از گاهی در منزلشان در خیابان شهید ترابی به دیدارش میرفتیم.
آیا کاشمر دارای برج هست؟ آیا ممکن است روزی روزگاری شاهد احداث برج در شهرمان باشیم؟ به نظر نگارنده این مهم محتمل است. مدیریت شهری پویا و فعال و اهل تحقیق کاشمر سخت به دنبال کارهای کارستان است.
چهل و چهارمین شهردار شهرمان فرد نکتهسنج و وفادار به باورها و اعتقاداتش در حوزههای مختلف است. وی روزی که راهی ساختمان شهرداری در خیابان خاکی(15 خرداد) شد دارای نقشه راه بود.
بیگمان اوضاع دهیاریها و شوراهای روستاها و آبادیهای کاشمر خوب خوب است. همه چیز وفق مراد است. هیچ ملالی نیست. یقین شوراهای اسلامی روستاها و دهیاران در جهت رشد و توسعه روستایی اقدامات عملی و کاربردی متعددی را در دستور کار دارند.
یک روز پاییزی در آذر ماه 1388 حجتالاسلام محمد ایراندوست (مشهور به ایماندوست) میرفت تا مثل هر روز به درس روزمرهاش در حوزه حاج سلطانالعلماء برسد. چند قدم مانده به ورودی حوزه درد فضای قفسه سینهاش را فرا گرفت.
سونامی جابجایهای جدید در سه شهرستان در راه است. این حق نماینده است که برابر باورهای طیفی و خطی و جناحیاش در سطح منطقه چیدمانی باب دل خود و مشاورانش داشته باشد.
مرحوم دکتر علی شریعتی از آن جمله شخصیت ها و متفکران تاریخ معاصر ایران است که موافقان و مخالفان فراوانی دارد! هم موافقانی سرسخت و هم مخالفانی جدی!
همین موافقت ها و مخالفت های سرسختانه منجر به آن شده است
سلام . با آرزوی موفقیت برای شما عزیزان ، من سرباز هست در ایرانشهر خدمت میکنم و 21 سال سن دارم . حتی قبل از اینکه به اینجا بیایم همیشه دلشوره و نگرانی داشته ام ،
بهار و تابستان که می رسد بساط شب نشینی و تفریح مردم کاشمر در بوستان ها و زیارتگاه های این شهر گسترده می شود و خانواده ها ساعتی را در کنار یکدیگر، هم خستگی کار روزمره
نام و نشان پزشکان نیکاندیش در حافظه عمومی جامعه ما جایگاهی رفیع و خاص دارد. اهالی کاشمر از شادروان دکتر کندری به نیکی یاد میکنندو ما خراسانیها به شادروان دکتر شیخ افتخار