برآنیم تا با برخی از اصحاب پژوهش و تحقیق در باره کاشمر و ترشیز از منظر توسعه، صحبت کنیم. پایان قرن چهاردهم هجری شمسی بهانه مطلوبی برای آسیب شناسی علل توسعه نیافتگی کاشمر و ترشیز در صد سالی که گذشت، است.
دوست داریم در این سلسله مصاحبه ها، به بیان فرصت ها و تهدیدهای منطقه بپردازیم. و در کنار راهکارهای توسعه را بررسی کنیم. در آغاز این کار به سراغ یک فرد مطلع در حوزه اقتصاد و توسعه رفتیم. مهدی نایه در، به خطه زر خیز ترشیز، تعلق خاطر دارد. در حال حاضر معاون برنامه ریزی و عمرانی فرمانداری کاشمر است. اصالتاً اهل بردسکن می باشد.
سال آغاز جنگ تحمیلی به دنیا آمد. پدرش ژاندارم بود. در کاشمر و بردسکن و مشهد و تهران و یزد تحصیل کرده است. هم اینک دانشجوی مقطع دکترای رشته جامعه شناسی اقتصادی و توسعه در دانشگاه یزد است. مقالات علمی و پژوهشی جالبی در باره منطقه و بعضی نقاط کشور نوشته است. تجربیات خوبی در دوران خدمتش در نهاد ریاست جمهوری و بعد از آن در وزارت کشور و دوران خدمتش در کلات و تایباد و کاشمر دارد. فردی دغدغه مند است و تلاش دارد برابر تحصیلات و تجربیاتش در حوزه توسعه و جامعه شناسی اقتصادی فعالیت کند. در این مصاحبه مهدی نایهدر، محقق و پژوهشگر طرف صحبت ما بود.
احساس یک محقق نسبت به ترشیز و درد این دیار
از نایه در می خواهم حسش را در باره خطه زرخیز ترشیز بیان کند، کمی به فکر فرو می رود. نگاهش به لیوان چای است.« ترشیز برایم قشنگ است، زادگاه ماست، در آن بزرگ شدم، قد کشیدم، برایم مملو از نوستالوژی است، بخشی از وجود و روحم شده است. فرهنگ این منطقه بر من تاثیرها گذاشته است. آنچه از منظرهای مختلف دارم به این خاک مرتبط است». به ذوق آمده است. به خاطراتی ناب از دوران کودکی و تحصیل و علائقش اشاره هایی میکند. می پرسم، درد ترشیز چیست؟ حس می کنم غافلگیر شده است. چشمانش به عمق تاریخ دوخته است. « ترشیز جایگاهی که باید داشته باشد، را ندارد». نفسی تازه می کند.
«کل کشور هنوز از توسعه نیافتگی در رنج است. این رنج در ترشیز هم مشهود است. منطقه ما به دلایل مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی به جایگاهی که باید رسیده باشد، نرسیده است». نایه در، ذهنی ریاضی دارد. با اعداد و ارقام انس دارد. با جامعه شناسی آشناست. دستی در مسایل فرهنگی دارد. کار اداری و اجرایی را تجربه کرده است. با اقتصاد هم عجین است. تاکید دارد؛ «وقتی توسعه ی ترشیز را بررسی می کنیم، باید از منظر استان و کشور موضوع را بررسی کنیم. در ترشیز فقدان استراتژی مشهود است. دچار مدیریت روزمره هستیم. این نوع مدیریت در کشور رواج دارد.»
برای او هم این سوال مطرح است که کاشمر و ترشیز در قرن جدید هجری شمسی چه وضعیتی خواهند داشت!؟ برایمان چند مثال از وجود نقشه راه در حوزه مدیریت کلان چند کشور ارائه میکند. در این مورد به جایگاه سازمان هواپیمایی کشورهای مختلف اشاره دارد. تاکید دارد که بحث صنعت هواپیمایی در ایران زودتر از بسیاری از کشورهای منطقه رقم خورد، ولی الان در عرصه رقابت منطقهای و نُرم جهانی چه جایگاهی داریم؟ بد نیست بدانید ایشان در حال نگارش تز دکترای خود با عنوان «بررسی جامعه شناختی رقابت پذیری بنگاهها در صنعت هواپیمایی ایران (مطالعه شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران)» می باشد.
ترشیز مشتاق نقشه راه با الزامات کافی
نایهدر بر ضرورت وجود نگاه بومی در تهیه سندهای توسعه در منطقه ترشیز است. بر تهیه نقشه راهی برای توسعه و پیشرفت ترشیز با توجه به الزامات هر شهرستان تاکید دارد. حتی به نگاه اداری موجود در برنامهریزی برای هر سند توسعه نقد دارد. در این بین معتقد است؛ «کاش مطالعات بومی برای هر سند توسعه لحاظ شود تا هر فرماندار و مدیر و مسئول با چالشها و مباحث مدیریتی حوزه تحت امرش آشناتر شود و بداند چه برنامهای را در چه بازه زمانی اجرا کند.» در اینجا به نقد ادوار مختلف میپردازد. به عزل و نصبهای ریز و درشتی که به جای مفاهیم توسعه در منطقه دارای اهمیت هستند.
از دید وی کاش کسی از مدیران ارشد و روسای نهادها بپرسد که در دوران خدمتشان، برای کاشمر و ترشیز چه کردهاند؟ تاسفآور است که بسیاری فقط کار اداری کردهاند. در این راستا مثالهایی از نوع عملکرد مسئولان شهرستانهای مختلف استان ارائه میکند. شاهبیت کلامش ساده است؛ «یک مدیر باید بداند کار را در چه وضعیتی تحویل گرفته و به چه میزان توانسته در ارتقای شاخصها کمک کند». از سر طنز این سئوال مطرح میشود که به خود در عرصه اجراء نمره چند میدهید؟ ظریفانه به این مهم اشاره میکند که کرونا رمق بسیاری از مجموعهها را گرفت. به این مهم باید بحث تحریم و جابجایی مدیریتها در سطح کلان را هم افزود.
ترشیز اسیر ضعف فرهنگی
بحث وارد حوزه آسیبشناسی توسعه نیافتگی چهار شهرستان خطه زرخیز ترشیز عزیز میشود. همچنان بر نبود استراتژی اشارت دارد و در کنار آن از ضعف فرهنگی این خطه در گذر تاریخ گلایهها دارد. اشاره به آمد و رفت بیست و دو فرماندار غیر بومی در شهرستان کاشمر در بعد از انقلاب اسلامی دارد، لذا میپرسد؛ «ترشیز منطقه نیروخیزی است. مدیران بسیاری در سطح استان و کشور دارای اصالت ترشیزی هستند. به چه میزان از توان مدیریتی و ارتباطات ایشان برای توسعه و بالندگی منطقه بهره بردیم؟ » این همه را نوعی ضعف فرهنگی در عرصه مدیریتی منطقه میداند و با شجاعت از وجود روحیه غریبهپرستی در منطقه میگوید.
به بنبست جغرافیایی خطه ترشیز در گذر تاریخ اشاره میکند. بیتعارف از نبود راه ارتباطی برای اتصال به قافله تمدنی کشور در حوزههای فرهنگی تا صنعتی گلایه میکند. در این بخش از صحبت، دوباره گریزی به توسعهیافتگی برخی از همسایگان ترشیز میزند. وجود راه را در توسعه برخی از همسایگان ترشیز بسیار موثر میداند. حتی از روستای ابراهیمآباد بردسکن میگوید که به لطف قرار گرفتن در جوار راه، پویاتر از روستاهای اطرافش بوده است. نایهدر بر لزوم تغییر ساختار و استفاده از نیروهای بومی خدوم در عرصه پیشرفت ترشیز تاکید دارد. در اینجا به تاثیر نیروهای بومی همسایههای ترشیز اشارهها داشتند.
سازمان مردم نهاد، پیشگامان توسعه ترشیز
از نایهدر میپرسم برای عملیاتی کردن باورهایش چه کرده است؟ لیوان چای به دست، قندی بر میدارد و کمی در اندیشه فرو میرود. پاسخش را میدانم، مطالعات متعددی در حوزه توسعه داشته است و همیشه تلاش کرده در حد توانش در جاهای مختلف برابر توان و مسئولیتش کاری بکند. در مقطع کارشناسی ارشد با ارائه پایاننامهای با عنوان؛ «بررسی عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر پذیرش آبگرمکنهای خورشیدی خانگی در نواحی روستایی (مطالعه موردی شهرستان بردسکن)»، به تاثیر استفاده از انرژیهای پاک پرداخته بود. چای را که نوشید، گفت؛« سعی داشتم یک سازمان مردم نهاد برای بحث توسعهیافتگی ترشیز راه بیاندازم».
از تلاشش برای راهاندازی این مجموعه گفت. گفت کلی کار مطالعاتی کرده بود. به قول خودش حداقل پانصد صفحه مطلب برای عملیاتی شدن آن تهیه شده بود. ولی افسوس از تاثیر کرونا و تحریم و سوء برداشتهای رایج در زمان ارائه هر اندیشه جدیدی در حوزه توسعه. امیدوار است باورش روزی محقق بشود. امیدوار است مدیرانی به دور از سیاستزدگی به بحث مطالعات بومی توجه بکنند. برابر توضیحات ایشان، کار تاسیس این مجموعه به خوبی پیش میرفت. یک اختلاف نظر مانعی بر سر راه راهاندازی آن شد. به یاد تشکیل بنیاد پژوهشهای تاریخی ترشیز (به اختصار بنیاد ترشیز) در دوره اول شورای اسلامی شهرمان افتادم. مجموعهای که به تاریخ پیوست!
ترشیز زخم خورده آفت سیاستزدگی
نایهدر، روزگاری «مدیر پیمایش ملی نگرش ملی ایرانیان در استان خراسان رضوی» بود. به این خاطر با روحیات ایرانیان در بحث توسعه و پیشرفت آشناست. بد نیست بدانید در دانشگاههای کاشمر و بردسکن و نیشابور و یزد مباحث توسعه و اقتصاد و جامعهشناسی شهری و روستایی و تغییرات اجتماعی را تدریس کرده است و در این زمینهها مقالات علمی مختلفی ارائه و پژوهشهایی انجام داده است. به همین خاطر به تلخی از آفت سیاستزدگی ترشیز در گذر تاریخ یاد میکند. از وجود نگاه قومی و قبیلهای در منطقه انتقاد دارد. از وجود دو دستگی و چند دستگی گلایه دارد. به عنوان مثال به وضعیت انتخاب شهردار در شهر کاشمر اشاره میکند.
در این رابطه این طنز تلخ را مطرح میکند که ؛« کاشمر در بحث مدیریت شهری بین دو جواد گیر کرده است». مثالهایی هم از مقاطع مختلف بیان کرد. این محقق عرصه توسعه اقتصادی یک حقیقت تلخی را به صراحت گفت؛ «درد باز تولید اختلافات در گذر زمان است، مدام اختلافات در حال تشدید شدن است. مادامی که این اختلافات هست، هر چه اعتبار هم به ترشیز بیاید، راه به توسعه پایدار ندارد!» او راه حل را در اتحاد عقلاء منطقه میداند. «باید عقلاء بنشینند و بر سر مفهوم توسعه ترشیز با هم به اجماع برسند. هر کس علایق سیاسی خودش را داشته باشد، ولی فارغ از هر باور باید به توسعه ترشیز اندیشید و عمل کرد».
وحدت چاره توسعهنیافتگی ترشیز
در صحبتمان به جایگاه گروههای مرجع در خطه ترشیز میرسیم. این گروهها محل رجوع مردم در تصمیمگیرهای مختلف نظیر دوره انتخابات هستند. آیا گروههای مرجع با دردهای عرصه توسعه شهرستانهای ترشیز آشنا هستند؟ پاسخ سخت است. نایهدر، خواهان اجماع این گروههاست. در این اجماع میتوان فرصتها و تهدیدهای فراروی توسعه هر شهرستان به طور اعم و کلیت ترشیز به طور اخص را رقم زد. نباید در این بحث تعصب داشت و خواهان رشد یک منطقه به طور اختصاصی و بیمحلی به توسعه مناطق دیگر ترشیز شد. در این باره مثالهای هم ارائه شد که خود بهانه یک یادداشت خاص هستند که امید ایشان روزی آنها را در قامت یک مقاله بنویسند.
نایهدر باور دارد که توسعه ترشیز از توجه به روستاها شروع میشود. برای این مهم اصرار بر وحدت و اجماع کلیه محافل و جریانهای سیاسی دارد. از گناباد مثال میزند که مثلاً نماینده و فرماندار اختلاف سیاسی دارند،ولی با حفظ اختلافاتشان، به طور مشترک دغدغه توسعه دیارشان را دارند. با هم در این رابطه جلسه دارند. و جالب آن که از افراد گنابادی دارای مسئولیت در ادوار مختلف هم ورای مشرب و منش سیاسی، مشاوره میگیرند. آیا این مهم در ترشیز و کاشمر ساری و جاری است؟ از نایهدر میخواهم سیاستزدگی را تعریف کند؛ «تجاوز حوزه سیاست به سایر عرصههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و غیره، سیاستزدگی است»!
فرصتهای ترشیز برای توسعه
تابستان سال گذشته مقاله تحقیقاتی وی با عنوان« مطالعه جامعهشناختی چالشهای مدیریت بحران کرونا در سطح محلی( مطالعه موردی شهر کاشمر)» در مجله مدیریت بحران و وضعیتهای اضطراری دانشگاه جامع امام حسین(ع) منتشر شد. این نوع نگاه در میان مدیران کاشمر و ترشیز کمیاب است. چند مدیر ما در فعالیتهایشان از پیوستهای جامعهشناختی بهره میبرند؟ نایهدر، از جمله کارشناسانی است که معتقد است میتوان هر تهدیدی را تبدیل به فرصتی برای توسعه کرد. حداقل میتوان با آسیبشناسی، راهنمایی برای آیندگان بود. با توجه به این موضوع از وی در باره فرصتهای توسعه در ترشیز میپرسم.
پاسخش غافلگیرم میکند.« شهر کاشمر، مادر شهر است. این فرصت مادر شهری کاشمر یک فرصت برای توسعه است. شهرهای ترشیز نباید از این نگاه غفلت بکنند. این یک بحث از سر تعصب نیست. بسیاری از اهالی خطه ترشیز تمایل به حضور در این شهر هستند. حتی از فیضآباد محولات هم افرادی در این شهر اقدام به تهیه مسکن و مغازه کردهاند. مادر شهر بودن کاشمر باید حفظ بشود.» این موضوع هم به تنهایی یک سوژه برای کاری مطالعاتی است. از دید وی ویژگیهای سنتی و مدرن کاشمر در کنار هم ستودنی است. از وی میخواهم به موردی اشاره کند. سریع از کتابکده نردبان آسمان به عنوان یک پاتوق روشنفکری یاد میکند.
نایهدر بر پیشینه مدنیت در شهر کاشمر هم اشاراتی ورای تعصبات مرسوم دارد. حتی به طنز میگوید شاید فردای انتشار این مطلب مورد نقد بعضی از دوستانش هم قرار بگیرد. او وجود جاذبههای گردشگری طبیعی و تاریخی و آداب و رسوم چهار شهرستان ترشیز را بضاعتی مهم برای توسعه منطقه میداند. آرزو دارد روزی ظرفیتهای حوزه میراث فرهنگی هر منطقه به طور اختصاصی و کلیت ترشیز به طور عمومی، شناسایی و معرفی بشود. او هم تاکید دارد که باید صنعت گردشگری جایگاهی رفیع در سند توسعه هر شهرستان داشته باشد. ایجاد مزیت آفرینی در صنعت مورد تاکید نایهدر است.
«مغزهای کوچک زنگزده بسیاری از ما مانع از توسعه منطقه است. باید به فکر نیازآفرینی باشیم. باید مانع فرصتسوزی باشیم. بخش خصوصی آمده در کاشمر فرودگاه احداث کرده است، روزگاری قیر رایگان هم بود، چرا برای این فرودگاه باند دوم را احداث نکردیم؟ حتی مسیر فرودگاه تا جاده اصلی را آسفالت نکردیم! باید در صنعت مزیتآفرینی کنیم، فرودگاه یک مزیت بود و هست که چندان به آن توجه نمیشود. باید قدر سرمایهگذاران را بدانیم و در جذب آنها تلاش کنیم. رفتارهای دافعهدار نباید باشد. سیاستزدگی و عدم وحدت باعث دفع سرمایهگذاران شده است».
نایهدر، اتکاء اقتصاد منطقه به کشاورزی را یک تهدید میداند. اشاره او به کمبود آب و بحث خشکسالی و فرونشست زمین و سنتی بودن کشاورزی است. «باید صنعت و معدن را جدی بگیریم. مدیریت آب مهم است. برخی به وجود صنعت فولاد در منطقه به علت کمبود آب نقدهایی دارند. همین افراد از تکنولوژیهای جدید این صنعت در بحث مدیریت آب بیخبرند و بیخبرند که مثلا سایر صنایع به چه میزان مصرف آب دارند. میزان مصرف آب در صنعت فولاد هفت لیتر بر ثانیه و در صنعت نوشابهسازی هفده لیتر بر ثانیه است. یادمان باشد که تولید الزاماً اشتغالزایی نیست. در بحث معادن هم نباید صرفاً شاهد صادرات فله کانسارها باشیم».
نایهدر، بر سطحبندی توسعه در خطه ترشیز اصرار دارد. باید انواع توسعه مدنظر باشد. تعریف توسعه شهری با روستایی متفاوت است و باید برای هر یک الزامات مخصوص به آن توسعه فراهم بشود. وی از همین منظر خواهان توجه به طرح ایجاد منطقه اقتصادی ویژه کاشمر است. طرحی که سالهاست بر روی زمین است. به گفته وی شهرک شرکت های صنعتی استان میتواند سازمان مسئول راهاندازی آن باشد. به باور او نماینده دیارمان باید این مهم را به طور ویژه پیگیری کند. در این صورت گمرگ در منطقه ایجاد خواهد شد. صادرات و واردات منطقه معنادار خواهد شد. از بضاعت فرودگاه هم به بهترین نحو میشود بهره گرفت.
آرزوهای یک محقق برای ترشیز در قرن جدید
از نایهدر میخواهم آرزویش برای ترشیز در قرن جدید را بگوید. با لبخندی تلخ دوباره به درد ترشیز در عرصه توسعهنیافتگی اشاره میکند. «کاش این درد درمان شود، درمان این درد آرزوی من است». کمی مکث میکند.«کاش کاشمر و ترشیز به آنچه شایسته آن است برسد». نفسی تازه میکند. «کاشمر و ترشیز باید قطب توسعه در زمینههای مختلف بشوند. باید در عرصه توسعه منطقهای از کاشمر و ترشیز در سطح استان و کشور مثال بزنند. باید نماد توسعهیافتگی استان و کشور بشویم.» نایهدر، امیدوار است سیاستزدگی از این دیار رخت بر بندد. امید در قرن جدید شاهد تحقق آرزوهای مهدی نایهدر و کلیه دوستداران توسعه کاشمر و ترشیز باشیم./
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ورود برای ارسال نظر
ارسال نظر به عنوان مهمان