سید علیرضا نبوی ثالث
بیش از چهار دهه از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی گذشته است، پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، چهار رئیس جمهور برای چهار دوره ی هشت ساله، قوه مجریه را مدیریت کرده اتد، نماد و شاخص دولت هر یک از آنها، عنوان تعریف شده ای بوده است که با اهدافی مشخص توسط مشاوران و همراهان و سیاستمدارانی که در راستای انجام وظایف آن دولتها گام میزدند انتخاب شده است، دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت عدالتمحور، دولت تدبیر و امید، دولت کار و کرامت.
بیش از 8 ماه از روی کار آمدن دولت کار و کرامت گذشته است دولتی که قرار بود با استفاده از نیروهای جوان و انقلابی با توکل به خدا، مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم را با توجه به ظرفیتهای داخلی حل نماید.
اگر نیم نگاهی به هر دوره از انتخابات ریاستجمهوری بیندازیم متوجه میشویم که همیشه انتخابات دربردارنده ی درس ها و پیام های خاص خودش بوده است، اما در اکثر مواقع سر و صدا و هیاهو های بعد از پیروزی، توسط گروه ها و جریانهایی که خود را پیروز انتخابات می دانستند، اجازه نداده است تا این درس ها و پیام ها توسط نخبگان و مردم درک شود، جذابیت قدرت و جذابیت بازگشت به قدرت گاهی اجازه نمی دهد تا وارسته ترین افراد، اسیر جوزدگی نشده و از روی بصیرت با تعامل لازم با فضای موجود برخورد کنند و خیلی ها یادشان می رود که چنانچه خشت اول برای ساختن یک دیوار کج نهاده شود عاقبت این دیوار کج در برابر نگاه ناباورانه کسانی که در ارتفاع گرفتن آن نقش اساسی داشتند، فرو خواهد ریخت.
مهمترین ایرادی هم که بر همه این دولت ها وارد است این است که هرکدام پس از اینکه بر صندلی قدرت تکیه زده اند علت ناتوانی خود را در حل مشکلات وجود ضعف ها و آسیب های بسیاری می دانند که از دولت قبل به آنها به ارث رسیده است و تسلسل انتقاد دولت جدید از دولت قبلی را در ادبیات گفتمانی هر چهار دولت به وفور مشاهده می کنیم.
مایلم با استفاده از جستجوگر گوگل نیمنگاهی به مواردی که می تواند مصداق پاشنه های آشیل دولت سیزدهم قرار گیرد بیندازم، تصمیم داشتم در این سرمقاله فقط از بحث گرانی و تورم و بیتوجهی به شایستهسالاری، نکاتی را بیان کنم اما برای بهره بردن بیشتر خوانندگان این مطلب، ترجیح میدهم نکات برجسته ای را که از زبان صاحب نظران، تا کنون مطرح شده یادآوری کنم، انتخاب به نقل ازپایگاه خبری تحلیلی « المانیتور» نوشته است : « از آنجایی که نهادهای مختلف، برنامه های خاص خود را دنبال می کنند، انسجام کمی در ایران وجود دارد و همین باعث خلق جزایر قدرت و نفوذ می شود که تمایل کمی برای همکاری دارند» این یک بحت ساختاری است و مختص دولت رئیسی نیست، رسیدگی به مشکلات اقتصادی کشور قطعا اولویت اصلی دولت بوده است، اما تنظیم سیاستهای مناسب بخشی از یک پازل پیچیده برای بهبود شرایط اقتصادی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که ، مشکل فقدان یک دکترین اقتصادی روشن است، و برخی تعدد تصمیم گیرندگان را یکی از دلایل عدم وجود سیاستهای منسجم دانستند ، اما ناهماهنگیهای تیم اقتصادی در دولت قبلی هم وجود داشت، البته رسانههای نزدیک به دولت اینگونه اظهارنظرها را دارای انگیزهی سیاسی می دانند، در همین راستا الیاس نادران نماینده مجلس از رئیس جمهور خواسته است تا به صراحت بگوید چه کسی در دولت مسئول هدایت اقتصاد است؟ هنگامی که یک وزارتخانه با نهادهای مشابه در یک دولت، به راه حل های یکدیگر بی توجهی می کنند، سردرگمی بزرگی ایجاد می شود، این مشکل علاوه بر سیاست اقتصادی در بسیاری از زمینهها نیز قابل مشاهده است، تا آنجا که علی اکبر صالحی - معاون سابق رئیس جمهور- میگوید : « یکی از دلایلی که نتوانستیم به آرمان هایی که قبلاً ترسیم کرده بودیم، برسیم این است که دستورالعمل های روشنی نداریم، ما نسبت به هم افزایی بی تفاوت هستیم و فاقد نگاه ملی هستیم»، عزتالله یوسفیان ملا نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا، فرمانهای فاقد پشتوانه کارشناسی و ادامه ی مدیریت قوه مجریه بر مدار دوران ریاست قوه ی قضائیه را از پاشنه های آشیل دولت رئیسی می داند
منصور حقیقت پور -فعال سیاسی اصولگرا - معتقد است :«دوستان مفهوم جوانگرایی را اشتباه گرفتند، جوانگرایی به این معنا نیست که آن فرد باید جوان دهه ی شصتی و یا هفتاد باشد، جوانگرایی به این معنی است که فرد باید دارای اندیشه و تفکر جوان باشد، پست وزارت و مدیریت در دولت و بدنه اجرایی پست آزمون و خطا نیست، باید کسانی کشور را مدیریت کنند که تجربه و سابقه کافی در مدیریت داشته باشند.»
به زعم نگارنده، لازم است انتقاداتی که بر دولت سیزدهم وارد است، در اسرع وقت شناسایی و برای بهبود وضعیت با ارائه راهکارهای چاره ساز، حامیان دولت سیزدهم کاری کارستان انجام دهند، شواهد نشان میدهد اصلاحطلبان فعلاً در حال دادن فرصت به دولت هستند و منتظرند تا در بزنگاهی که شاید خیلی دیر نباشد، استارت نقد دولت را بزنند، هر نوع غفلت و غروری می تواند دست مدافعان دولت را در نزد افکار عمومی خالی نگه دارد.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ورود برای ارسال نظر
ارسال نظر به عنوان مهمان